به نام او و برای طُ
ساخت بشر است آنچه ایام سال و ماه و هفته میخوانند. چهارمشنبه یا سومِ آن، مهر باشد یا تیر، میلادی یا قمری در ظلمتآباد همه ایام یکیست. صُنع بشر است واحد شمارش؛ لیک در این ناکجاآباد واحدِ پیکربندی، واحد تقویمی، واحدِ زمانی،واحد حرکتی، واحدِ نجومی، واحدِ وایابی، واحدهای عرض، جوهر، عدد، زمان، سرعت، سطح، شتاب، فشار، طول، نیرو، توان، جرم، نوع، طبع، جنس و، و، و ، … در اینجا تنها واحد شمارش حیوانات کارآمد است چرا که سکوت واحد شمارش ندارد و ما به حکم عقل مامور به آنیم.
درین ظلمستان اعددای از سفیهان در مطبخِ فرهنگستانِ جوک، طبخ نمودند به شماره، گزارههایی را که قانون نامیدند لطیفهایی خونآور، بیادراک و معنا. و سرشان گرم بدین لعبت، دلشان خوش بدان و ننگ برعقلِ نافهمتان. سرتان درهم و دلتان خوش باد بر این خیمهشببازی .
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است/ همواره مرا کوی خرابات مقام است …
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است/ همواره مرا کوی خرابات مقام است …
همین که طُ میخوانی کافیست و من …
و این داستان ادامه دارد … با من بمانید.
آنِ 16