به نام او برای طُ
در اینجا و اکنون یعنی جاهلیتِ مدرن، تلالوء حق را به آتش کشیدند که نور از میان ما رفت این گستاخانِ بیشرم. بر مزار بیآبروییِ خویش توجیه رج میزنند. قانون میگذارند و قاعده خط میزنند، گُل میبلعند و فردوس سرَ میکشند، حقیقت را چون آب بر سرَ ریخته و مست میشوند. شعارشان نژاد است و مَنششان درندگی. نفرین بر شما دَدان! که نام عدل را به دهانِ نجسِتان جاری میکنید. شیر دربندش هم شیر است بترسید! ای بیمایگانِ بزدل از روز آزادی.
همین که آزادی با طُ معنا میشود کافیست.
و این داستان ادامه دارد … با من بمانید.
آنِ 45